مرز
مرزها همیشه دو سو دارند
و تو
همیشه پشتِ مرزی هستی
مگر در خیال
یا در جهانِ داستان
در این رمان ما همراه با کتایون و بهرام و کودک خردسالشان سایه، ایران را ترک می کنیم و در پشتِ مرزهای میهن، همراه با این خانواده با مشکلهای گوناگونی روبرو می شویم، مشکلهایی که برای حل آنها گاهی بر سر دوراهی ایستاده و ناچار می شویم مرزهای اخلاقی و ارزشیِ پیشینمان را با دیدی تازه ارزیابی کنیم.
رمان «مرز» بخش دیگری از زندگی شخصیت های رمان «تو هم آرام می گیری» است. این دو رمان را می توان مستقل از یکدیگر خواند.