هیچ اتفاقی برای من نمی افتد
:یادداشت پشت جلد "داستانهای این کتاب سرگذشت کسانی است که به ناچار ترک میهن گفته و از سرزمین مادری دور افتاده اند. آنان تا بفهمند در...
تو هم آرام می گیری
"... دیدم با مشت به در میکوبند. تا در را باز کردم خودش را انداخت تو. شاید بهتر است بگویم چیزی افتاد تو. سکندری خورد و افتاد زمین. نزدیک...
گفت و گوی خودمانی با دکتر مسعود نقرهکار
!شما یه چیزیتون میشه دکتر مسعود کدخدایی: سلام دکتر حالتون خوبه؟ مسعود نقره کار: چه عرض کنم باوفا! بستگی داره که چه تعریفی از "خوب بودن"...